رمان حشری

درو که زدم طول کشید تا درو باز کنه. بعده اینکه باز کرد دیدم موهاش به هم ریختس و با یه بولیز و شلوارک منو دعوت کرد که برم تو خونه. داستان سکسی | شهوتناک | داستانهای سکسی جدید | سایت شهوتناک | shahvatnak | داستان سکسی تصویری | داستان های سکسی | داستان تصویری سکسی | داستان سکسی پدر و دختر سلام من کامرانم 18 سالمه بچه تهرونم خاطره ای تعریف میکنم ماله 4 ماه پیشه که تو مترو بودم ساعت حدود 5 بود داشتم برمیگشتم خونه که یه مردی بهم گفت آقا پسر صبر کن برگشتم دیدم یه مرده حدوده 38 ساله بهم گف… داستان‌های با برچسب سکس خشن نام داستان بازدیدها 👍 👎;

به نظر خیلی حشری میرسید. ولی نیم ساعت زودتر. درو که زدم طول کشید تا درو باز کنه. این داستان براساس داستان حشره ی حشری اما با محوریت دوستیهای زری زنبوری با پری پروانه تا قبل از آشنا شدن ایشان با حشری کوچولو نوشته شده؛ زمان ماجرا چندین سال پیش از دیدن حشری و شاید خیلی قبل از. سایت شهوانی، داستان سکسی، عکس سکسی و انجمن سکسی سلام من کامرانم 18 سالمه بچه تهرونم خاطره ای تعریف میکنم ماله 4 ماه پیشه که تو مترو بودم ساعت حدود 5 بود داشتم برمیگشتم خونه که یه مردی بهم گفت آقا پسر صبر کن برگشتم دیدم یه مرده حدوده 38 ساله بهم گف… بعده اینکه باز کرد دیدم موهاش به هم ریختس و با یه بولیز و شلوارک منو دعوت کرد که برم تو خونه.

به نظر خیلی حشری میرسید. بعده اینکه باز کرد دیدم موهاش به هم ریختس و با یه بولیز و شلوارک منو دعوت کرد که برم تو خونه.